////داستان‌های الحمدلله، دانه پانزدهم: معما

داستان‌های الحمدلله، دانه پانزدهم: معما

داستان پانزدهم، الحمدلله

معما

روایت های مادرانه، برای آموزش اذکار در زندگی و جاری ساختن روح معنوی بین اتفاقات روزمره با نگاه عظمت دهی به پدیده ها

نویسنده: یعقوبی

قصه گو : فاطمه پورصالحی

موضوع : توجه به نعمت چشایی و تنوع مزه ها ، توجه به نعمت دور هم بودن خانواده و مادربزرگ

کلمات کلیدی: مادربزرگ، مهمان، مریضی،مزه ، ناهار ، بی نمک ، تند و شور

 

آماده‌سازی ذهن کودک برای ورود به داستان

  • چه مزه‌هایی را احساس کردید؟ آفرین شوری… شوری مثل؟ آقرین، خیارشور. دیگه چی؟ شیرینی مثل… شکلات… آخ آخ تلخی … تلخ مثل بادوم، تلخ مثل قهوه… بیایید ببینیم توی داستان ما چه مزه‌هایی احساس میشه؟

 

متن داستان را از اینجا بخوانید.

صوت داستان را از اینجا دریافت کنید.

 

فعالیت‌های داستان:

  • بچه‌ها حواستون باشه روی غذاهاتون زیاد نمک یا فلفل نریزید.
  • بیایید بازی بکنیم. از مامان بخواهید که میوه‌های مختلف رو کوچک کوچک ببرند. بعد چشم‌هاتون رو ببنیدید و سعی کنید با چشم بسته تشخیص بدید که چه میوه‌ای رو خوردید.

 

کاربرگ مرتبط با این داستان را از اینجا دانلود کنید.

دانه پانزدهم تسبیح:
متن داستان صوت داستان  فرم ارزیابی کاربرگ
۱۴۰۲/۸/۹ ،۱۹:۰۸:۳۹ +۰۰:۰۰تیر ۶ام, ۱۴۰۲|