////داستان‌های الحمدلله، دانه بیستم: لبخند شیرین

داستان‌های الحمدلله، دانه بیستم: لبخند شیرین

داستان بیستم، الحمدلله

لبخند شیرین

روایت های مادرانه، برای آموزش اذکار در زندگی و جاری ساختن روح معنوی بین اتفاقات روزمره با نگاه عظمت دهی به پدیده ها

نویسنده: مریم ایوبی‌راد

قصه‌گو: ناهید پارسا

موضوع: توجه به رفتار خوب و دیدن آثار آن، توجه به خوش رو بودن ، رابطه عاطفی دختر و پدر

کلمات کلیدی: خنده، اخم، دوست، پدر، صورت

 

آماده‌سازی ذهن کودک برای ورود به داستان

  • بچه‌ها وقتی بخواهید یه خواهشی بکنید چطوری می‌گید؟ با خنده و مهربون می‌گید یا با عصبانیت و اخم؟ مطمئنم که شما بچه‌های خیلی خوش اخلاق و مهربونی هستید.

 

متن داستان را از اینجا بخوانید.

صوت داستان را از اینجا دریافت کنید.

 

فعالیت‌های داستان:

  • زود باشین از امروز بیاین هر خواسته‌ای داریم با خنده و مهربونی بخوایم… اصلا یه بازی … «بازی به من می‌دی؟» اگر مهربون و مودبانه بود یه امتیاز شما. اگر نبود دوباره تلاش بکن تا امتیازت به ده برسه. می‌دونم که برنده می‌شی.

 

کاربرگ مرتبط با این داستان را از اینجا دانلود کنید.

دانه بیستم تسبیح:
متن داستان صوت داستان  فرم ارزیابی کاربرگ
۱۴۰۲/۸/۹ ،۱۹:۰۱:۱۰ +۰۰:۰۰مرداد ۲ام, ۱۴۰۲|