یا ربّ
درک ما از جامعه و ساختار آن درکی است ناقص؛ مگر آنکه با تبیین خدا درباره آن که از طریق وحی و اهل بیت علیهم السلام آمده است، انطباق یابد و نواقص یا احیاناً انحرافات آن برطرف شود.
بصیرت -این کیمیایی که میتواند ما را در بحرانها نجات دهد- در گرو داشتن درک درست نسبت به جامعه است. مشکلاتی که در پیش روی ما به وجود میآید و گاهی تحلیلهای ما را دچار خدشه میکند مربوط به دید ناقصمان نسبت به جامعه و نوع ارتباط ما با جامعه است.
نجات از فتنهها که برای صاحبان خرد و تدبیر و برخورداران از تدبّر حاصل میشود در اثر شناخت درست از ارکان جامعه و فهم نسبت آنها با هم حاصل میشود.
مبنای زندگی کسانی که سالیان سال در انتظار امام خود ماندهاند و دست روی دست گذاشتهاند، ریشه در جهلی دارد که نسبت به ارکان جامعه و ساختار آن و ارتباط ساختار انسان و جامعه دارند.
کوتاه سخن آنکه اگر کسی میخواهد:
به عمل صالح دست یابد؛
در راه خود شناسی و خود شکوفایی قدم بردارد؛
از توانهای خود بهترین بهره را ببرد؛
زندگی خوش و با سعادتی را داشته باشد؛
دچار آسیبهای مختلف نشود؛
به اسراف و علوّ در زمین دچار نشود؛
خلیفه خدا بر روی زمین باشد؛
فریبها و اغواهای ابلیس، او را از پای درنیاورد؛
نسل و ذریهای سالم و صالح داشته باشد؛
بهشت خانوادگی را برای خود فراهم نماید؛
به طهارت واقعی و همه جانبه برسد؛
مفهوم امامت، ولایت، مودت و محبت را بفهمد؛
تجلی دهنده صفات و اسماء الهی باشد؛
و …
لازم است ساختار جامعه را آنچنان که خدا بیان نموده، بشناسد و بر طبق آنچه خداوند در کتاب خود، توسط رسول و امام معصوم علیه السلام تبیین نموده، عمل کند.